عصر ۲۵ تیر امسال مردی با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ شهرستان قائمشهر تماس گرفت و از زخمی شدن برادرش خبر داد. ماموران انتظامی دقایقی بعد به خانه ای در خیابان تهران این شهر که محل درگیری بود، اعزام و متوجه شدند مرد ۳۴ ساله ای با ضربه های چاقو بشدت زخمی شده و وسایل خانه نیز به هم ریخته است. مرد زخمی به بیمارستان و برادر وی به اداره جنایی پلیس آگاهی منتقل شد.
همزمان با شروع تحقیقات، یکی از مسئولان بیمارستان به ماموران خبر داد مرد جوان بر اثر شدت خونریزی فوت کرده است. برادر مقتول در اظهاراتش گفت: عصر روز حادثه چند بار با تلفن خانه و همراه برادرم ـ محمد ـ تماس گرفتم که او پاسخگو نبود. همسر او به نام ساحره هم از سرنوشت شوهرش اظهار بی اطلاعی می کرد. سراسیمه خود را به خانه برادرم رساندم و با شکستن قفل در وارد شدیم و او را غرق در خون یافتیم اما وی در بیمارستان فوت کرد.
با وقوع این جنایت، ماموران از ساحره نیز تحقیق کردند که وی گفته های برادر شوهرش را تائید کرد. روز های پایانی هفته گذشته ماموران به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد زن مقتول روزی که برای تحقیقات به پلیس آگاهی آمده بوده لباس هایی به تن داشته که هنگام کشف جسد شوهرش در خانه آن را به تن نداشته است. در این مرحله با ورود به خانه مقتول آنجا را دوباره بازرسی کردند و لباس و کیف متعلق به همسر مقتول را که آثار لکه های خون روی آن بود، یافتند. این اموال در اختیار کارشناسان اداره تشخیص هویت پلیس آگاهی قرار گرفت و کارشناسان نظر دادند لکه های خون روی کیف و لباس همسر مقتول با گروه خونی شوهرش مطابقت دارد.
بنابراین ساحره دو روز پیش با دستور قضایی بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد تا این که دیروز متهم به قتل قفل سکوت خود را شکست و گفت: مدتی پیش به دلیل اختلاف هایی که با شوهرم پیدا کرده بودم با مرد غریبه ای ارتباط دوستی پیدا کردم که این ماجرا لو رفت و شوهرم متوجه شد. دیگر حاضر به ادامه زندگی با من نبود تا این که با وساطت برادر شوهرم او مرا بخشید و با حل شدن مشکلمان دوباره نزد فرزند و همسرم بازگشتم. همان مرد غریبه تماس هایش را دوباره با من از سر گرفت. حتی برای این که شوهرم متوجه ماجرا نشود، این مرد برایم گوشی تلفن همراه خرید.
متهم به قتل خاطرنشان کرد: شب پیش از حادثه شوهرم با چاقویی که به دست داشت مرا تهدید کرد و گوشی ام را به زور از من گرفت و تهدیدم کرد اگر در بررسی محتویات گوشی متوجه ارتباط پنهانی من با فرد غریبه ای شود مرا خواهد کشت. می ترسیدم راز ارتباط پنهانی ام فاش شود. بنابر این روز حادثه شوهرم را با ضربه های چاقو کشتم و با صحنه سازی می خواستم خود را در این جنایت بی گناه جلوه دهم که نقشه ام نقش بر آب شد .
جام جم
نظر شما: