چکيده
به گزارش خبرگزاري زنان “ايونا” ، شکّي نيست که گردشگري به عنوان يک مقولۀ اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي در جهان مطرح و به لحاظ فقهي در دين اسلام بسيار توصيه شده است . اما در اين ميان بحثي ويژۀ زنان مسلمان و غير مسلمان نيز پديد مي آيد که در خور بررسي است که احکام آنها در ساير کشور ها چگونه است؟ آيا مشروعيت دارد؟ آيا زن و مرد در انجام تکاليف الهي مشترکند؟ و … حال که حضور اجتماعي زنان با توجه به سخنان خداوند ، پيامبران و مصلحان خدا تاکيد مي گردد و نشان از تأثير خاص آنها از دوران صدر اسلام تا کنون مي باشد و تلاش آنان در ساير فعاليت ها و خصوصاً در گردشگري چگونه بايدباشد ؟ با توجه به جايز بودن حضور وي در مسائل گردشگري پاي بند ارزشهايي مي باشد . رفتار زن متانت در گفتار و رفتار ، همراهي شوهر و يا همراهي محرم در سفر و رعايت ساير حکم هاي ثانوي و حکومتي در گردشگري زن را به رعايت حجاب و پوشش مخصوص هدايت ميکند و نقش وي را در گردشگري مشخص و محدوديت هايش را عنوان مي دارد .
واژه هاي کليدي : زن گردشگر – مشروعيت – محدوديت – حکم ثانوي – حکم حکومتي
مقدمه
توصيه به گردشگري در فقه اسلام و پرداختن به آن به لحاظ شرعي در اغلب دولتها و در بين ملتهاي مختلف و توجه به آن در فرهنگهاي گوناگون بيانگر الگويي است که ساير کشورها در مورد آن در پيش مي گيرند و بر اساس آن نيز سياستگذاري خود را انجام مي دهند . بحث محدوديتها و بر خورد با آنها و آنچه در دولت ، فرهنگ و بين مردم مهم تلقي مي شود نيز مهم است .
عکس العمل شريعت و دين در گسترۀ مفاهيم گردشگري انسان را آمادۀ پذيرش پژوهشها و تحقيقاتي مي نمايد تا آنچه تاريک و نا مفهوم تلقي مي گردد روشن شود لذا بايد فقه و صنعت گردشگري را در علوم اسلامي مورد توجه قرار داد . پيکرۀ اصلي در گردشگري که همان گردش و جابجايي است واينکه آيا انسان ( زن و مرد ) با چه الگوهايي قابل بررسي مي باشد ؟ زن به عنوان موجودي از اجتماع در اين صنعت چه جايگاهي را به خود اختصاص داده است ؟آيا مسلمان و غير مسلمان چه تفاوتي دارند ؟ آنها که به بلاد ديگر عزم سفر مي نمايند احکامشان در کشور هاي اسلامي چيست ؟.آيا مشروعيت يا عدم مشروعيت آن قابل بررسي است ؟ آيا زن و مرد در تکاليف الهي مشترکند؟ ويا حتي حضور زن به عنوان يک عضو از اجتماع در مسائل اجتماعي چه محدوديتها و شرايطي را بايد داشته باشد؟ در گردشگري زن به صورت آزادانه عمل مي کند يا بايد تابعي از احکام باشد ؟ اينها خود نمونه هايي است از پژوهشهاي قابل انجام و مسائل مر بوط به زنان که بررسي و پژوهش آنان نيز بر جاي مانده است .
در احکام به عمل آمده در دوران مختلف اسلام از زمان پيامبر تا کنون عکس العملها نسبت به گردشگري در خصوص زنان چگونه بوده است ؟ اينها همه سؤالاتي است که در مورد گردشگري مطرح است . و اين سؤال بيشتر مطرح است که احکام ثانوي ارجعيت دارند يا احکام حکومتي ؟ کدام بايد در کشورها رعايت و يا حتي ايجاد کننده محدوديتها باشند؟
آنچه موجب امنيت زن در مسافرت مي گردد و باعث حضور اجتماعي وي مي شود و حتي به زن منزلت و ارزش مي بخشد ، حرمت مي دهد ، بهداشت جامعه را باعث مي شود و حتي خانواده را تحکيم مي بخشد بايد در همه امور مورد بررسي باشد تا حضور وي را در جامعه پر رنگتر نمايد . از جملۀ اين موضوعات نيز همين مقوله گردشگري است که بايد مورد پژوهش بيشتر قرار گيرد.
اين مقال به بررسي محدوديتهاي زنان در گردشگري مي پردازد و احکام آنرا مورد توجه قرار ميدهد که اميد است موجب رضايت حق تعالي و برگزيدۀ او حضرت محمد )ص) و همچنين اساتيد ارجمند قرارگيرد.
فقه و صنعت گردشگري :
گردشگري و مسافرت به سرزمين ها و مکانهاي تاريخي و ديدن جلوه ها و جاذبه هاي طبيعي به هر منظور، پيشينه اي بسيار طولاني دارد و نمي توان براي آن سرآغازي تاريخي در نظر گرفت. ولي آغاز پيدايش گردشگري و توريسم، به عنوان صنعتي درآمد زا و اشتغال آفرين را بايد در چند سده ي اخير جست.
در منابع استنباط و متون فقهي پيشينيان نيز، نص و عبارتي ناظر به گردشگري به عنوان يک صنعت و به گونه اي که امروزه مطرح است يافت نمي شود. آنچه در کتاب و سنت در پيوند با اين موضوع ديده مي شود تنها ناظر به اصل گردشگري و آثار و فايده هاي معنوي و گاهي فوايد مادي آن است ، از اين رو بايد صنعت گردشگري را از منظر فقه ، از مباحث نو و مسائل جديد فقهي دانست و احکام وفروع آن را به کمک منابع ومصادر فقهي مورد بررسي قرار داد.
در اين زمينه اموري بايسته ي تحقيق است که مهمترين آنها عبارت اند از :
• گردشگري از ديدگاه قرآن
• گردشگري از ديدگاه انبياء و اولياء الهي
• مشروع بودن صنعت گردشگري
• جايگاه زنان در گردشگري
• محدوديتهاي زنان در گردشگري
يکي از ابعاد اين صنعت که ضرورت بسياري دارد بعد فرهنگي و اقتصادي آن است که کم و بيش مد نظر مسئولان و برنامه ريزان اين مهم مي باشد.
الف) گردشگري در بررسي قرآن : در مورد اين موضوع با آوردن آياتي از قرآن کريم خواهيم ديد که مقوله سفر و گردشگردي چقدر با ارزش و مورد تأکيد باريتعالي مي باشد. مي توان تفسيرقرآني گردشگري و توريسم را (( سيرفي الارض)) دانست که در آيات فراواني مورد اهتمام و تأکيد قرار گرفته است. در اين کتاب آسماني ، نه تنها سياحت و گردشگري ، به سبب آثار و فايده هاي فراوان آن امري مشروع ومبلغ شمرده شده ، بلکه ترک آن دست کم براي گروهي از انسان ها ، مورد سرزنش و توبيخ قرار گرفته است . در حالت کلي آياتي که در پيوند با اين موضوع هستند را مي توان به سه دسته تقسيم کرد :
۱-آياتي که ترک گردشگري را سرزنش مي کند. ۲- آياتي که به اين کار فرمان مي دهند.
۳- آياتي که به سياحت گردشگري شماري از انسانهاي برگزيده و الهي اشاره مي کند.
ب) گردشگري از نگاه روايات : در برخي از روايات ، مشقت بار بودن سفر و سختي هاي آن گوش زد شده است و در رواياتي ديگر ، مسافرت مورد تشويق قرار گرفته است و فوايد معنوي و مادي آن ياد آوري شده است.
البته روشن است که نبايد مسافرت را معادل گردشگري دانست ، زيرا گردشگري بيشتر بلکه هميشه در مسافرت هاي برون مرزي و ديدار از ديگر کشورها به کار برده مي شود و حال آنکه مسافرت به رفت وبرگشت هاي کوتاه مدت و کم مسافت مانند رفتن از شهري به شهر ديگر نيز اطلاق مي گردد. از اين رو نسبت ميان اين دو عنوان عموم و خصوص مطلق است و هر دو در منحني ضمني تقريباً در يک مورد هستند و آن استفاده از اوقات فراقت مي باشد و سياحت را در خود دارند . ولي در بين روايات گاهاً به صورت جداگانه مي باشد و هر کدام از اين روايات به صورتي اهميت سفر يا گردش را مطرح مي کنند . از جمله به فايده سفر ، آداب سفر،شرح و بسط گردشگري ، خداشناسي ، و پي بردن به عظمت الهي و …
ج- مشروع بودن صنعت گردشگري : آنچه تاکنون گفته شد درباره اصل گردشگري و شايسته بودن آن از ديدگاه کتاب و سنت بوده است و در واقع مقدمه اي بود براي بحث درباره مشروع بودن پديدۀ جديد صنعت گردشگري و بررسي احکام فقهي آن . حقيقت اين است که با توجه به نکات گفته شده هيچ ترديد در مشروع بودن همراه با خوشايندي اين صنعت باقي نمي ماند ولي از آنجا که ممکن است برخي در اين زمينه ، دچار وسواس باشند ويا بنا به دلايلي باز شدن پاي کافران به بلاد اسلامي تهديدي عليه ارزشها و مقدسات اسلامي و فرهنگ ملي و امنيت مسلمانان بدانند شايسته است به پاره اي نکات درباره مشروع بودن اين صنعت اشاره کنيم: نکته نخست : از نصوص رسيده در باب هاي معاملاتي و تجارت ،اين اصل مهم استفاده مي شود که بناي شارع در اين امور مورد تأسيس ، بلکه تأييد شيوه ها و راهکارهاي عقل است. شيوه هايي که سود آور ، اشتغال زا و سبب تقويت توان مالي و شکوفايي اقتصادي جامعه مي شود مادامي که سبب فساد و تباهي جامعه نشود مورد تأييد بلکه تشويق شريعت است(کلانتري – ۱۳۸۵، گردشگري در فقه و تمدن اسلامي ص۴۱ ) . به صورتي که بسياري از روايات خصوصاً روايات نقل شده از امام جعفر صادق و از جمله روايات معروف تحف العقول( تصحيح و تعليق : غفاري ۱۳۶۶) از وي بخوبي تأييد کننده اين مطلب است . و برخي ديگر از روايات گرچه ناظر به اموري مانند خريد و فروش است ولي در آنها نيز همين اصل کل قابل برداشت است . ما براي روشن گري مشروع بودن صنعت گردشگري به بنا و سيره ي عقلا به عنوان دليل تمسک نکرديم بلکه همه عنايت ما در اين باب به کشف مذاق و بناي شارع در باب معاملات و شرح اين اصل اساسي است که بناي شارع در امور غير عبادي بر عدم جعل و وضع جديد در مقابل عقل است (کلانتري،۱۳۸۵، گردشگري در فقه و تمدن اسلامي ص۴۴ ) .
نکته دوم : هنگام ورود گردشگران به کشورهاي اسلامي ، با آنها قرارداد يا قرارداد هايي بسته مي شود و آنان همراه با رواديد و گذرنامه وارد دار الاسلام مي شوند، بي ترديد التزام و عمل کردن به اين قراردادها بر دولت اسلامي و شهروندان مسلمان واجب است . حکومت اسلامي از آنان به عنوان حق عبور و مرور و در برابر فراهم کردن و ايجاد تسهيلات براي آنان ماليات مي ستاند و اين کار را مي توان از جمله اختيارات حاکم اسلامي دانست .
نکته سوم : بر اساس برخي نوشته ها مسلمانان بايد در تمام ابعاد فرهنگي سياسي ، اقتصادي و نظامي به صورت برتر پيش رفته و نيرومند تر از غير مسلمان باشند ، به گونه اي که اقتدار و استقلال آنان در همه ي زمينه ها فراهم آيد .و با استناد به اين نوشته ها مي گوئيم لازم است کشورهاي اسلامي در هر عرصه و مقطع تاريخي در همه ي علوم و صنايع و در تمامي ابعاد معنوي و مادي زندگي ، سرآمد ديگر کشورها و برتر از آنها باشند ؛ زيرا اين دليل ها ، به زمان و بُعد خاصي مقيد نشده است .
از سوي ديگر همان گونه که در ابتدا بيان شد بحث گردشگري نقش بسيار مهمي در صحنه فرهنگي- اجتماعي و اقتصادي کشورها ايفا مي کند .
بحث و بررسي :
در بحث هاي پيرامون گردشگري با توجه به پهناوري از نظرهاي مختلف قابل بررسي است لذا با گستردگي تعاريف و معاني همراه است و هر کس آن را با توجه به نوع بينش و امور مربوط به خود به گونه اي تعريف مي نمايد ، به فرض تعاريف اقتصادي ، اجتماعي ، جامعه شناختي آن با هم نيز متفاوت مي نمايد لذا در انجام اين پژوهش جايگاه زنان در گردشگري را در دو بخش پي مي گيريم:
الف) زنان مسلمان گردشگر : يعني زناني که با اعتقاد و باور به ارزش هاي مکتبي و اسلامي مي خواهند به گردشگري بپردازند.
ب ) زنان غير مسلمان گردشگر : يعني زنان غير مسلماني که براي گردشگري به کشورهاي اسلامي سفر مي کنند.
حال در بخشهاي فوق در انجام گردشگري با سؤال هاي متوالي همراه هستيم که مي توان در دو بخش عنوان نمود :
اول اينکه آيا در سفر زن و مرد با هم متفاوتند؟ آيا سير و سفر و گردشگري زن مسلمان به کشورهاي اسلامي و يا غير اسلامي جايز است يانه؟ آيا حکم مسافرت نياز به اجازه دارد؟ يا در سفرها نياز به همراهي شوه÷ر و يا يک فرد همراه به عنوان محرم دارد ؟ يا اگر امنيت جاني ، مالي يا آبرويي او تضميني نداشته باشد سير و سفر او چه حکمي دارد ؟
و يا در بخش دوم ، پيرامون اينکه زن غير مسلمان و يا حتي مسلماني که در ساير کشورهاي اسلامي وارد مي شوند با پرسشهاي زير روبرو هستيم :
آيا رفت و آمد زن هاي غير مسلمان به کشورهاي اسلامي جايز است يا نه ؟و يا بر فرض جواز ورود آنها، آيا زنان غير مسلمان ،همانند زنان مسلمان بايد محدوديتهاي شرعي را رعايت کنند ؟ مثلاً داراي پوشش اسلامي باشند ؟ و يا بدون حجاب در کشورهاي اسلامي به گردش بپردازند و ديگر سؤالات متعددي که ممکن است مطرح گردد. که در پاسخ به اين سؤالات هر کدام به تنهايي خارج از اين مقال مي باشد. لذا به کلياتي در اين مورد مي پردازيم :
مشروعيت يا عدم مشروعيت گردشگري زنان مسلمان : در مطالب قبلي با اشاره به مشروعيت کلي گردشگري سه نکته عنوان شد اما در مورد گردشگري زنان مسلمان دو ديدگاه وجود دارد که با دو عنوان مشروع بودن و نبودن مطرح است .
الف) مشروع بودن : زنان همانند مردان مي توانند با نگه داشت ترازها و معيارهاي اسلامي به گردشگري بپردازند .
ب) مشروع نبودن : گردشگري با وظيفۀاساسي زن که خانه داري و بچه داري و دوري از جامعه و انتظار عمومي است ، ناسازگاري دارد. بنابر اين سير و سفر زن مگر براي انجام واجب جايز نيست و در اين بخش به اين دو موضوع مي پردازيم و دلايل دو ديدگاه ياد شده را به بررسي مي نشينيم .
۱-مشترک بودن زن و مرد در تکاليف الهي : ديدگاه نخست بيانگر برخي از آيات قرآن مبني بر يکسان بودن زن و مرد و هويت يگانۀ آنها و انسانيت هر دو که از گوهري يگانه بر آمده اند ، اشاره دارد و نظير بني آدم و الناس ،انسان و …. بيان مي کند که واژۀ بشر بدون هيچ تمايزي بين زن و مرد اطلاق مي شوند . « مَنْعَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثي وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْيِيَنّهُ حَياهً طَيِبَـه وَ لَنَجْزَيَنّهُمْ أََجْرَهُم باَحْسَنِ ما کانُوا يَعْمَلون » همچنين با توجه به آيات قرآن نظير اين آيه استدلال بر اينکه مرد و زن در احکام الهي يکسانند قوت مي گيرد و به همين گونه است که امام خميني نيز مي فرمايند:« از نظر حقوق انساني ، بين زن و مرد تفاوتي نيست ، زيرا که هر دو انسان اند و زن ، حق دخالت درسرنوشت خويش،همچون مرد را دارد»( صحيفه نور – مجموعه رهنمودها،ج۳ ص۴۹ ارشاداسلامي
۲- گردشگري يک ارزش اسلامي : با توجه به اصل اشتراک زن و مرد در تکاليف ، آيات و و رواياتي که انسان را به سير و سفر و گردشگري در روي زمين دعوت مي کنند ويژۀ مردان نيستند و زنان نيز شريک اند.
روش بررسي وکنکاش در آيات قرآن و بهره وري درباره اين موضوع به دوصورت مي تواند انجام گيرد و آن نيزبه شکل:
۱-دستورها و فرمان ها ۲- نمونه ها و الگوها مي باشد.
در بخش دستورها و فرمان ها از واژه ها امري و دستوري با توجيه و ترغيب به گردشگري آنرا معرفي مي نمايد . آيات مختلف نظير انعام آيه ۱۱ که خداوند در آن با واژۀ « سِيروا » دستور مي فرمايد و همچنين آيات ۳۶ سوره نمل، ۱۰سوره يوسف و … همچنين کلمه سياحت نيز با معناي گردش و روان گشتن بر آن توجيه مي کند . همچنين در بخش ديگر آيات که نمونه ها و الگوها را ذکر مي نمايد .يا ذکر لغاتي نظير هجرت ، سير و سياحت و … با مثال مسافرت و هجرت ساير شخصيتهاي قرآني آنرا عنوان مي نمايد. کليۀ اين مطالب مبني بر مشروعيت و دفاع از عمل گردشگري براي تمامي افراد چه زن و مرد عنوان مي گردد. در بررسي دلايل نا مشروعي گردشگري زنان بايد عنوان نمود که اگر چه در فقه ، از سياحت زنان سخني به ميان نيامده است ، ولي مباني انديشه کساني که حضور زنان در اجتماع را نمي پذيرند ، به روشني بر ممنوع بودن گردشگري آنان نيز دخالت دارد. چرا که در گردشگري زنان دلايلي است که از سوي مخالفان براي حضور زنان در اجتماع بدان استناد شده است)مزيناني- ۱۳۸۵ ، گردشگري در فقه و تمدن اسلامي ص۱۸۸( :
۱٫آيات قرآن : باور مندان به ممنوع بودن حضور زنان در اجتماع به آياتي استناد کرده اند ، از جمله احزاب آيه ۳۴ که عنوان مي نمايد : در خانه هاي خود بمانيد و همانند جاهليت نخستين ، با خود نمايي و خود آرايي از خانه بيرون نرويد.
مخاطب اين آيه گر چه زنان پيامبرند اما براي زنان ديگر نيز توصيه شده است . در برابر اين دستور شريف ، زنان مسلمان به خانه نشيني و پيوند و معاشرت نداشتن با نا محرمان امر شده اند که با بررسي بيشتر ديده مي شود که نفسِ کار در گردشگري به طور طبيعي بيرون رفتن از خانه يا ارتباط با نامحرمان و ارتباط با بيگانگان و حتي کافران را در پي دارد . بنابر اين عدم مشروعيت گردشگري زنان مسلمان را بيان مي کند اما در پاسخ به اين گفتار و مفسران بايد عنوان نمود که اين آيه گرچه در مورد زنان پيامبر است ، اما در بسياري از نقل و قول ها و احاديث و آيات ملاحظه مي شود که پيامبر نيز زنان خود را در تمامي مسائل اجتماعي و حتي دختر خويش را مشارکت مي نمايد و افزون بر اين هيچ فقيهي به مقتضاي اين آيه شريفه ، فتوا به واجب بودن خانه نشيني و حرام بودن آمد و شد زنان را در جامعه نداده اند.
۲٫استفاده از احاديث : مورد ديگر در بررسي ، استفاده از احاديث مي باشد که ممکن است بر ممنوع بودن سير و سفر و گردشگري زن استفاده شود . رواياتي منقول است که صداي زن را عورت دانسته اند ، و حتي از سلام کردن زن و شنيدن صداي نا محرم فتواي حرام داده اند . که اين هم در مورد ابزار لازم گردشگري که همان رفت و آمد و ارتباط با نامحرم و صحبت نمودن با آن مي باشد را به زير سؤال برده و عنوان مي نمايد که سير و سفر زنان جايز نيست. اما در بررسي و نقد آن بايد با استناد به کتاب صاحب جواهر که پاسخ مي دهد و به نقل متواتر و معروف فاطمه زهرا (س) و دختران آن بزرگوار ، به سخن گفتن با مردم اشاره مي کند (نجفي ، جواهرالکلام ، ج۲۹ص۹۸). و آنرا رد مي کند که چنين به نظر برسد . و يا در مورد آيه ۳۶ سوره احزاب که با اين ايده ناسازگار است مي توان اشاره نمود. همچنين آيت الله حکيم نيز همانند صاحب جواهر اشاره مي کند به زنها از صدر اسلام تا کنون ، که پيوسته در بازارها و صحنه هاي جنگ و آمد و رفت هاي خود در خانه با مردم سخن گفته اند ، همچنين از ساير روايات نيز استفاده مي شود که صداي زن عورت نيست .
۳٫مذاق شريعت : در مورد بعدي با اشاره به مذاق شريعت آنرا مورد بحث قرار مي دهند (جلالي کندري – ۱۳۸۳، ص۲۹۲) و مبني بر آنکه در اينجا حکم مي کند که زنان در پس پرده باشند و از هر گونه آمد و شد و سير و سفر و کار هاي اجتماعي مگر به هنگام ضرورت دامن بر چينند و تنها بر اين باورند که وظيفه زن خانه داري و تربيت فرزندان است و بس( تهراني – انوار الملکوت ج۱ ص۱۷۸و ۱۸۲) .
در نقد و بررسي و پاسخ بخش نخست اين ديدگاه مي توان گفت : زن مي تواند به سير و سفر برود با اين حال ، حجاب و ديگر وظايف خود را نيز به خوبي رعايت کند . لازمۀ گردشگري بي حجابي و بي بند و باري نيست. پايۀ اصلي اين استدلال ، اين است که مذاق شريعت را در حدّي مي داند که مي توان به وسيله آن به ديگر دلايل اهميتي نداد . از اين روي بايد ديد که مذاق شريعت بر چه پايه اي استوار است ؟ آيا همان گونه که اينان ادّعا مي کنند مي باشد يا که مذاق شريعت ، فقط حجاب و رعايت حريم ميان زن و مرد است و اگر اين باشد با حضور اجتماعي زن، هيچ ناسازگاري ندارد.
۴٫سيره پيامبر و معصومان و متشرعان و متدينان را نيز افزون بر نمونه هاي ياد شده ، مي توان در پاسخ به مذاق شريعت عنوان نمود . هم در نقل قول شيعه و هم در نقل قول سني پيامبر گرامي اسلام در مسافرت ها و جنگ ها به قيد قرعه يکي از همسران خود را با خود مي برد و همچنين در ساير جنگها و غزوات ، پيامبر و حضرت علي (ع) و امامان معصوم ، همسران ، خواهران ، و دختران خود را چه به قصد حکومت و چه با آگاهي از شهادت به همراه مي برده اند. و همچنين به سخنراني هاي زنان بزرگ دين و … نيز مي توان اشاره نمود و به آن استعانت جست تا بر مشروعيت تلاشهاي زنان در مسائل اجتماعي و حتي گردشگري تحکيم بخشيد .
از آنچه گذشت ، روشن شد که حضور زنان مسلمان در عرصه هاي اجتماعي از جمله سير و سفر و گردشگري جايز است .
محدوديت ها و شرايط : با توجه به مسائل فوق و جايز بودن حضور زنان در سير و سفر و گردشگري لذا حضور زن در مسائل اجتماعي پاي بند به ارزشهاي اسلامي و دستورهاي ديني است . حضور او داراي شرايط و محدوديت هايي است که بايد در همه تلاشهاي اجتماعي وي و از جمله در سير و سفر به آن توجه داشت از جمله :
رعايت حجاب و عفاف : در اسلام و بينش اسلامي آن چه که سلامت اخلاق جامعه§ را خدشه دار مي کند ، بايد با آن مبارزه و آن چه را که تضمين ميکند بايد تقويت کرد . بنابر اين ، پاسداري از عفت اجتماعي ، وظيفه همگان است . ولي سهم زنان در اين بُعد سنگين تر و مهمتر است زيرا زن هاي بي بند و بارهستند که مردان را به گمراهي مي کشانند.
از ديدگاه اسلام ، بي حجابي با عفاف سازگار نيست ، در سورۀ نور آياتي که مربوط به عفاف و حجاب است وظايف زن و مرد را در معاشرت ها و رفت و آمدها با يکديگر بر ۳ اصل زير مبتني ميداند :
۱- مردان و زنان بايد از نگاههاي مسموم به يکديگر بپرهيزند.
۲- مردان و زنان مسلمان بايد عفيف و پاکدامن باشند .
۳- زنان بايد پوشش داشته باشند و آرايش و زيور خود را در نزد نامحرمان آشکار ننمايند و در صدد تحريک و جلب توجه مردان بر نيايند.
از دقت و تأمل در آياتي که داستان هايي را مطرح مي سازد و بيانگر اين مطلب است ملاحظه مي شود که حضور عفيفانه زن در اجتماع جايز است .
متانت در گفتار و رفتار : زن ومرد هر دو بايد از کارهايي که سبب فتنه در§ دين و اخلاقشان مي گردد بپرهيزند ، با وقار و متانت در اجتماع حاضر شوند .البته چون حرکت و حضور زن در جامعه حساس تر و راه لغزش براي او فراهم تر است ، او بايد به هنگام حضور دقيق تر باشد و از حرکت ها و رفتارهاي خودش بيشتر مواظبت کند: « زنان با هدف آشکار ساختن زينت هاي خود پا بر زمين نکوبند.» همچنين به گفتۀ استاد شهيد مرتضي مطهري : شرافت زن اقتضا مي کند هنگامي که از خانه بيرون مي رود ، متين ، سنگين و با وقار باشد در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچ گونه عمدي که باعث تحريک و تهييج شود به کار نبرد . عملاً مردم را به سوي خود دعوت نکند ، زبان دار لباس نپوشد، زبان دار راه نرود ، زبان دار و معنا دار به سخن خود آهنگ ندهد ، چه آن که گاهي اوقات ژست ها سخن ميگويند. راه رفتن سخن ميگويد ، طرز حرف زدنش حرف ديگر مي زند (مطهري ، مسأ لۀ حجاب،چاپ سي و هشتم۱۳۷۲، ص۸۶) .
لزوم اجازه همسر براي گردشگري : اين سئوال باقي مانده است که آيا زن ،§ براي سير و سفر بايد از پدر و يا شوهر خود اجازه بگيرد ؟ آيا اگر اجازه لازم است ؛ بين سفر هاي واجب ، مستحب و مباح تفاوت است يا نه؟
شکي نيست ، زن اگر شوهر نداشته باشد خارج شدن و از منزل بيرون رفتن يا سير و سفر او هيچ منعي ندارد . او تنها بايد ، حدود و شرايط اسلامي را رعايت کند ، همانگونه که مرد بايد هنگام خارج شدن از خانه و يا گردشگري بايد حدود و معيارهاي اسلامي را رعايت کند . البته اگر پدر از سفر دخترش جلو گيري نمايد در اين مورد دختر از باب حقوق والدين بايد از از وي پيروي کند. اما زني که ازدواج کرده است به سبب ازدواج بر زن و مرد به گونه اي متقابل از حقوق و وظايفي واجب مي گردد. و اين حقوق و وظايف گاه جنبۀ مالي دارد و گاه غير مالي است که در حقوق غير مالي يکي از حقوق مرد بر زن اطاعت و پيروي از شوهر است . استاد مطهري چنين مي نويسد : مصلحت خانوادگي ايجاب مي کند که خارج شدن زن از خانه توأم با رضايت شوهر و مصلحت انديشي او باشد ، البته مرد هم بايد در حدود مصالح خانوادگي نظر بدهد نه بيشتر(مطهري –۱۳۷۲، مسأ لۀ حجاب،چاپ سي و هشتم،ص۸۸) فقيهان شيعه در کتاب هاي خود خارج شدن زن از خانه و يا سير و سفر او را به دو گونۀ زير تقسيم کرده اند :
۱-خارج شدن از خانه و يا سفر او براي انجام يکي از واجبات باشد .
۲-خارج شدن او براي امري مستحب يا مباح باشد . (نجفي- ۱۳۷۴، چاپ چهارم ،ج۳۱ص)
در صورت نخست ، مثل اين است که زن مي خواهد مسائل مورد نياز خود را بياموزد و يا اينکه مستطيع است مي خواهد براي حج و احيا سفر کند و يا در صورتي که يک واجب کفايي بر زن واجب عيني گردد در اين گونه جاها مرد حق ندارد او را از بيرون رفتن و سير و سفر باز دارد . اما اگر سير و سفر از نوع دوم يعني مستحب يا مباح باشد در اينجا اجازه شوهر لازم است.
همرا ه محرم در سفر زن : آيا همراه محرم در سفر براي زن لازم است يا نه؟ اينجا دو ديدگاه وجود دارد :
۱-فقهاي شيعه بر اين باورند که وجود همراه لازم نيست و زن بدون همراه نيز مي تواند سفر کند .
۲-سفر زن به تنهايي در صورتي که امنيت جاني ، مالي و آبرويي در تأمين باشد مانعي ندارد.
در ديدگاه اهل سنت نيز بيشتر همراه محرم را در سير و سفر براي زنان مسلمان واجب مي داند.
امنيت زن مسلمان در سيرو سفر : يکي ديگر از محدوديتها براي سيروسفر زن§ مسلمان ، اين است که امنيت مالي و جاني و آبرويي داشته باشد . همچنين در روايات ما دربارۀ حکومت جهاني امام زمان (عليه السلام) آمده است: در آن روزگار زن با زينت و زيور خويش از عراق در آيد و تا شام برود و از هيچ چيز نترسد( صافي گلپايگاني-۱۳۷۳،ص۴۷۴). از اين روايت و مانند آن فهميده مي شود که اگر جامعه سالم باشد و خطري زن را تهديد نکند سفر او به تنهايي هيچ منعي ندارد.
زنان گردشگر غير مسلمان و احکام آنان : ارتباط با قوانين حاکم بر روابط§ ملت ها و مليت ها و تدوين قانون هايي روشن در اين راستا بر کسي پوشيده نيست ، با توجه به اين که در روابط گستردۀ کنوني بين ساير کشورها و گسترش صنعت گردشگري با توجه به قوانين و کنوانسيونهاآمده است که هر فرد با مسافرت به ساير کشورها ملزم به رعايت قوانين و مقررات و همچنين فرهنگ و عرف آن جامعه و احترام به آن مي باشد. از جمله آنها در ساير کشورهاي اسلامي مي توان به پوشش زنان گردشگر اشاره نمود که اين پوشش تنها ويژۀ اسلام نيست بلکه در ساير شريعت ها از جمله عيسي و موسي و ديگر آئين هاي توحيدي نيز وجود داشته است . براي اجبار و يا عدم اجبار زنان غير مسلمان در ورود به کشور اسلامي بايد به دو نکته توجه داشت :
۱- با مطالعۀ قراردادهايي که پيامبر اسلام (ص) با اهل ذمه داشته است (ابن هشام ،۱۳۶۱ –ج۲ ص۱۴۷) ، به اين نتيجه مي رسيم که آنان مي توانند بر اساس فرهنگ خودشان رفتار کنند و هيچ الزامي نسبت به پوشش اسلامي ندارند . زيرا تمام اهداف و و مواد اين قراردادها به روشني مشخص و قابل مفهوم اند ، که هيچ سخني از پوشش زنهاي آنها به ميان نيامده است .
۲-در شماري از روايات از پيامبر و امامان معصوم نيز سئوال شده است که نگاه کردن به سر و صورت و موهاي اهل ذمّه چه حکمي دارد ؟ مثلاً در حديثي از امام علي (ع) آمده است که : نگاه به سرهاي زنان اهل ذمّه جايز است(حر عاملي –وسائل الشيعه ، ج۱۴ ص۱۴۹) و يا در رواياتي ديگر امام صادق (ع) از پيامبر )ص) نقل مي فرمايند که : حرام نيست که به موها و دست هاي زنان اهل ذمّه نگاه شود ( همان ) . از اين روايات بدست مي آيد که زنان اهل ذمّه ، فرهنگ پيش از اسلام را حفظ کرده بودند و به پوشش اسلامي پايبند نبوده اند و الزامي هم براي آنان از سوي پيامبر و يا امامان معصوم همانند زنان مسلمان وجود نداشته است ، پرسش اين سئوالات از سوي مسلمانان براي آن بوده است که تکليف خود را بفهمند لذا بر آن مي رسيم که پوشش براي آنها لازم نيست و به تقليد از آنان و به طريق اولي ، زنان ديگر کافران نيز ملزم به پوشش اسلامي نيستند . فقهاي شيعه ، با توجه به اين مطلب که واداشتن آنان به پوشش واجب نيست ، حکم شرعي نگاه به سر و صورت و موهاي آنان را بيان نموده اند . اما برخي با قيودي آنرا مطرح مي سازند . امام خميني در اين باره مي نويسد : نگاه کردن به زنان نا محرم غير مسلمان جايز است بنا بر احتياط واجب نمي توان به مواضعي که به طور معمول مي پوشانند نگاه کرد ، مشروط به آن که به قصد ريبه و تلذّذ نباشد.
حکم ثانوي يا حکم حکومتي ؟ : از آنچه گذشت ، روشن شد که زنان اهل کتاب و کافران مي توانند با لباس معمولي خودشان و با پوششي متناسب با عرف و آئين خودشان در کشورهاي اسلامي به سير و سفر و گردشگري بپردازند . در عين حال ، آيا وا داشتن آنان به رعايت حجاب و يا پوشش مشخص بر اساس مصلحت و حکم حکومتي و يا به عنوان ثانوي جايز است يا نه ؟ بي گمان حکومت اسلامي ، بايد از عفت عمومي جامعه اسلامي پاسداري کند و از راه ها و عواملي که سبب فساد و انحراف مي گردد ، جلو گيري نمايد. بر اين اساس اگر حاکم اسلامي تشخيص دهد که رفت و آمد زنان غير مسلمان بدون پوشش مناسب در ميان جامعه اسلامي گسترش فساد را در پي دارد و يا سبب مي شود که زنان مسلمان به بي حجابي روي آورند ، مي تواند از اختيارات حکومتي خود بهره گرفته و با در نظر گرفتن مصلحت اسلام و امت اسلامي آنان را به پوشش خاصّي وا دارد ، پوششي که از فساد و انحراف جلوگيري کند ، هر چند همانند پوشش زنهاي مسلمان نباشد ، دست کم بدن و سر و گردن آنها پوشيده باشد .
در نتيجه :
توجه به بحث گردشگري در کشورهاي مختلف و سياستگذاري آنها و در برخورد با آن به لحاظ اقتصادي ، فرهنگي و اجتماعي مهم تلقي مي گردد . که در شريعت مبين اسلام نيز رفتار گردشگران چه زن و چه مرد مورد توجه است که در امر به گردشگري نيز بر اساس آنچه گفته شد زن و مرد يکي هستند و مي توانند همپاي هم به اين عمل بپردازند لذا با شرايط ويژه اي که در هر کدام از اديان مختلف بيان مي دارند توجه به آنها نيز در جهت خدشه دار نشدن آنها مهم است . در صنعت گردشگري آنچه به عنوان مسلم است و فعاليت اصلي در آن جا بجايي و گردش مي باشد و آن هم در مسائل اجتماعي مهم تلقي مي شود اين عمل بايد به گونه اي باشد تا بر سلامت جامعه بيفزايد و از لکّه دار شدن پيکرۀ آن بکاهد. لذا در اسلام با الگو گرفتن از آيات قرآن ، احاديث و سيرۀ معصومين مي توان در بررسي آنها راه صحيحي را پيمود و شرايط ويژه اي را طرح ريزي کرد، که با توجه مسائل بررسي شده به جايز بودن حضور زن در سير و سفر و مسائل اجتماعي پاي بند به ارزشهاي اسلامي و دستورات ديني است . حضور وي داراي شرايط و محدوديتهايي است ، از جمله رعايت حجاب و عفاف ، پاسداري از عفاف اجتماعي ، متانت در گفتار و ….که رعايت آنها موجب امنيت جاني ، مالي و آبرويي مي گردد که اگر در غير اين صورت باشد حضور شوهر که اجازۀ وي براي زن مهم مي باشد نيز الزامي است و يا فردي به عنوان محرم بايد آنرا همراهي نمايد . زن در مسافرت هاي خويش ملزم به رعايت کليۀ نظرات و احکام فقيهان مي باشد که هدف آنها ارزش بخشيدن به زن و منزلت وي ، حفظ امنيت ، حرمت داري ، بهداشت جامعه ، تحکيم خانواده عنوان مي گردد.
اما در مورد زناني که به عنوان گردشگر به کشورهاي اسلامي وارد مي شوند بايد گفت که آنها نيز ملزم به رعايت حقوق و قوانين کشورها مي باشندو با توجه به موارد بررسي شده از داستانهاي پيامبر ، احاديث و … که کافران در رعايت حفظ حجاب به صورت متعارف و پوشش اسلامي پاي بند نبوده اند و در قراردادها پيامبر با اهل ذمّه به طور مثال در شرايط آن به پوشش زنان آنها اشاره اي نشده است و چنان به نظر مي رسد که پوشش براي آنها نياز نبوده است ، اما در حکم حکومتي که اولي تر از حکم ثانوي است ، به علت اقتضاي زمان و جامعه چون موجب فساد و بي راهه کشيدن زنان و مردان و گسترش فساد مي گردد با اشاره به اختيارات حکومتي و مصلحت اسلام آنان را به پوشش خاصّي وا مي دارد.
در پايان اين مقال ، گفتن اين نکته را بي سود نمي دانم که در احکام مربوط به زنان و گردشگري زمينه هاي تحقيق و پژوهش بسيار است که پرسشهاي بر جاي مانده ي فراوان نيازمند به اين مي باشد و اميد است که محققان و پژوهشگران در اين راه گام هاي مؤثر و انساني بر دارند .
منبع:
محمّد رضا رشيدي ، دانشجوي کارشناسي مديريت جهانگردي
منابع :
۱-کلام الله مجيد
۲- ابن هشام-السيره النبويه ترجمه و انشاي : قاضي ابرقوه – انتشارات خوارزمي ۱۳۶۱
۳- امام خميني ره ، صحيفه نور (مجموعه رهنمودها)- انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، چاپ دوم تهران۱۳۷۱
۴- جلالي کندري ، سهيلا – زن مسلمان ، پرده نشيني يا حضور اجتماعي – انتشارات دانشگاه الزهرا ۱۳۸۳
۵-جمعي از نويسندگان مجله فقه – گردشگري در فقه و تمدن اسلامي – انتشارات بوستان کتاب (قم) ۱۳۸۵
۶- حر عاملي،محمدبن حسن – وسائل الشيعه – انتشارات نصايح (قم(
۷-حسن بن علي بن شعبه – تحف العقول، تصحيح و تعليق : علي اکبر الغفاري- موسسه نشر اسلاميه (قم) ۱۳۶۶
۸-رشيدي ، محمد رضا – مقاله ي گردشگري در اسلام – دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور ۱۳۸۶
۹- صافي گلپايگاني،لطف الله – منتخب الاثر- انتشارات امام المنتظر ۱۳۸۳
۱۰-علامه حلي ،حسن بن يوسف-انوارالملکوت-انتشارات بين المللي الهدي ۱۳۸۶
۱۱-نجفي،شيخ محمد حسن-جواهرالکلام- انتشارات کتابچي- چاپ چهارم تهران۱۳۷۴
۱۲-مطهري، مرتضي – مساله حجاب- انتشارات صدرا ، چاپ سي و هشتم
۱۳۷۲
نظر شما: