مصاحبه که از نظر می گذرانید، مصاحبه خواندنی عماد عزتی با یک دوچرخه سوار ایرلندی در روزنامه ی جام جم است که مدتی است با دوچرخه اش از ترکیه وارد ایران شده است. امید که مورد استفاده دوستان قرار بگیرد.
سفر به دور دنیا از قدیم برای انسان جذاب بوده و در هر دوره از تاریخ به نوعی بشر با استفاده از امکانات موجود اقدام به تجربه این گونه سفرهای ماجراجویانه کرده است. در قرن حاضر هم این علاقه، رنگ و بوی تازهای به خود گرفته و بسیاری از علاقهمندان سفر و تجربههای آن بخصوص جوانترها با دوچرخه یا موتورسیکلت به جهانگردی اقدام میکنند اگرچه بیشتر این ماجراجویان به دور از هرگونه گرایش سیاسی و اقتصادی صرفا به خاطر کسب تجربه دست به این ماجراجوییها میزنند.
ولی بتازگی برخی شرکتهای بزرگ با پشتیبانی مالی از این گروه، آنها را راهی سفر میکنند تا محصولات و خدمات شرکتشان را در دیگر نقاط جهان معرفی کنند. یکی از این ماجراجویان که حدودا یک ماه است وارد ایران شده هنری تیندال، جوان ۲۷ ساله ایرلندی است. او که برنامهنویس کامپیوتر است قصد دارد پس از رسیدن به استرالیا دست از ماجراجویی بکشد و از دانش خود برای کسب درآمد در این کشور مهاجرپذیر استفاده کند.
هنری که هنوز هم به نیمه راه سفرش از ایرلند تا استرالیا نرسیده گفتنیهای بسیاری داشت که برایمان با حوصله بازگو کرد.
خواندن حرفهای این ماجراجوی ایرلندی خالی از لطف نیست
هنگامی که هنوز در اروپا بودم زیاد احساس دلتنگی یا غربت نداشتم، چون فرهنگ تمام کشورهای اروپایی شبیه هم است، اما وقتی وارد خاک ترکیه شدم درست مثل این بود که وارد دنیایی جدید و بسیار متفاوت شدم، چون فرهنگ و روش زندگی مردم یکباره با اروپا متفاوت شد. آن زمان بود که تازه خودم را در قاره آسیا دیدم. اگرچه این تغییر ابتدا باعث نگرانی من شد، اما بسرعت با این تغییر کنار آمدم و هماکنون هم که در ایران هستم کاملا به این تفاوت فرهنگی عادت کردهام.
برای دریافت ویزای ایران مشکلی نداشتی؟من هیچ مشکلی برای دریافت ویزای توریستی به ایران نداشتم. ویزای گردشگری ایران را من از شهر دوبلین و سفارتخانه ایران گرفتم.
خانواده برای سفر شما به ایران چه نظری داشتند؟وقتی پدر و مادرم مسیر مسافرت من را پرسیدند و از حضورم در ایران آگاه شدند به دلیل اخبار نگرانکنندهای که از ایران شنیده بودند مادرم کمی با من مخالفت کرد، اما پدرم معتقد بود باید در دنیا تجربه کسب کنم.
اطلاعات لازم از ایران و گردشگری در ایران در اینترنت موجود بود؟
متاسفانه من هنگام جستجو با حجم انبوهی از تبلیغات منفی علیه ایران مواجه شدم و از طریق وبسایتهای رسمی، اطلاعات مناسب گردشگری از قبیل مراکز تفریحی، هتلها و جاهای دیدنی ایران را نیافتم، ولی در وبلاگهای خصوصی و خاطرات دیگر گردشگران بینالمللی ایران، اطلاعات خوبی به دست آوردم که باعث دلگرمی من شد.
خاطرات سفرت را ثبت میکنی؟بله، تقریبا هر وقت فرصت بشود خاطراتم را از سفر یادداشت میکنم و به طور متوسط ۲ یا ۳ روز یکبار این کار را انجام میدهم.
تا این بخش از سفرت درباره ایران چه نوشتی؟
اولین یادداشتم درباره ایران این گونه است: ایران، سرزمینی گرم و زیباست. مردم این کشور کهن عجیب مهماننواز هستند به این دلیل که وقتی از کشاورزان اجازه میخواهم برای چادر زدن در زمینشان آنها با وسواسی مثال زدنی من را به منزلشان دعوت میکنند و از من پذیرایی میکنند. این مهماننوازی را در شهرهای بزرگتر هم دیدهام.
بهترین لحظهات در ایران؟وقتی به شهر زنجان رسیدم برای خرید به مغازهای رفتم. چند نوجوان که در کارگاه آهنگری نزدیک این مغازه کار میکردند از من خواستند عکس یادگاری بگیرند. همه این نوجوانان همراه استادکارشان با لبخندی جالب کنار دوچرخه من ایستادند و عکس گرفتیم. این جوانان من را برای صرف عصرانه دعوت کردند و بعدازظهر خوبی را با هم داشتیم که هرگز از ذهن من پاک نخواهد شد. اما نکته جالب برایم این بود که ایرانیان چقدر براحتی با غریبهها گرم
میگیرند.
نظرت درباره غذاهای ایران چیست؟
خوشمزهترین قسمت سفرم در ایران مربوط به خوردن غذاهای ایرانی است. به عقیده من جوجهکباب بهترین غذای ایرانی است که من تا به حال خوردهام، اما عجیبترین غذایی که در طول عمرم دیدم و امتحان کردم کلهپاچه است، غذای محبوب ایرانیان. اولین بار که این خوراکی را در زنجان خوردم واقعا تعجب کردم، اما امتحان آن ضرری نداشت هر چند علاقهای به امتحان دوباره آن ندارم!
بهترین شهری که تاکنون در ایران دیدهای کدام است؟اگرچه تهران پایتخت ایران است و شاید امکانات زیادی برای جذب گردشگران دارد، اما من تبریز را بهترین شهر تاکنون دیدهام. ولی توجه داشته باشید که من هنوز در طول سفرم شهرهای زیادی از ایران را ندیدهام و شاید نظرم تغییر کند، اما تا این لحظه تبریز بهترین است.
مسیر سفرت از تهران به کدام شهر است؟من از تهران به سمت ساری حرکت خواهم کرد و پس از آن از منطقه سرسبز شمال ایران به سمت مشهد خواهم رفت تا برسم به مرزتاجیکستان. از آنجا هم به سمت چین رکاب خواهم زد.
ازکدام شهر ایران بیشتر شنیدهاید؟
من درباره اصفهان بیشترین مطالب را هم شنیدهام و هم خواندهام و به قول برخی گردشگران بینالمللی اگر این شهر را نبینیم مثل این است که ایران را ندیدهایم و برای تکمیل سفرمان باید به این شهر برویم، بنابراین اگر من فرصت کنم به این شهر تاریخی سری خواهم زد.
هتلت را در تهران چگونه پیدا کردید؟همگی میدانیم بیشتر گردشگران و ماجراجویانی چون من قبل از سفرشان حتما در دنیای مجازی سعی میکنند اطلاعات مناسبی درباره مقاصدشان به دست آورند و من هم مستثنا نبودم. تعداد کمی از هتلهای ایرانی مورد نظرم در اینترنت تبلیغ کرده بودند، اما بسیاری از ماجراجویان خارجی که قبل از من به ایران سفر کرده بودند از این هتل به عنوان هتلی مناسب نام بردند که من هم این هتل را انتخاب کردم.
نظرت درباره رانندگی ایرانیان چیست؟واقعا نمیدانم چه بگویم. تفاوت این دو گروه مثل فاصله زمین تا آسمان است ولی به نظر من رانندگان ایرانی درست مثل رانندگان رالی حرکت میکنند مارپیچ و با سرعت بسیار بالا که واقعا در ایرلند قابل تحمل نیست، هرچند جهت حرکت اتومبیلهای ایران و ایرلند کاملا متفاوت و در جهت عکس یکدیگر است، اما غیر از این تفاوت، نوع رانندگی رانندگان دو کشور مهمترین تفاوت است.
آیا ایرلندیها میتوانند در ایران رانندگی کنند؟هرگز، چون دچار دردسری بزرگ خواهند شد، اما یقین دارم ایرانیان در ایرلند میتوانند خوب رانندگی کنند البته در هفتههای اول ممکن است تغییر جهت حرکت برایشان مشکلساز شود، اما مطمئن هستم با توجه به دستفرمانشان بزودی به این شرایط عادت خواهند کرد.
آیا سفر به ایران را به دیگر ماجراجویان مثل خودت توصیه میکنی؟
حتما، همان طور که قبلا هم گفتم ایران هیچ مانعی برای این گونه سفرها نیست و امنیت این کشور واقعا متفاوت است با آنچه خواندهایم. بنابراین واقعا اگر کسی قصد این گونه ماجراجویی را دارد باید از ایران عبور کند تا ایران واقعی را تجربه کند. حتی اگر بانوانی ماجراجو باشند.
آیا مردم ایران شاد هستند؟
بله، بخصوص در شهرهای کوچک. البته همه جای این دهکده جهانی، روستاییان شادتر از شهریها هستند.
همان طور که میدانی در ماه رمضان وارد خاک ایران شدی با این موضوع مشکلی نداشتی؟
قبلا نیز اشاره کردم اولین قانون گردشگری احترام به قوانین کشور میزبان است، بنابراین من در این باره اطلاعاتی داشتم. برای من جالب است مردم از طلوع خورشید تا غروب خورشید هیچ نمیخورند. هرچند در شهرهای کوچک برای تهیه خوراکی مشکل داشتم، اما در شهرهای بزرگ هرگز این مشکل نبود و بسیاری از ایرانیان با توجه به خارجی بودنم برایم تسهیلاتی فراهم میکردند، اما من هم سعی کردم اگر قصد خوردن و آشامیدن دارم در چادرم این کار را انجام دهم تا به قوانین کشور ایران احترام گذاشته باشم. هرچند ایرانیان با لبخندی گرم به من اجازه خوردن و آشامیدن حتی در رمضان را میدادند ولی باز هم علاقهمند بودم قوانین ایران را رعایت کنم.
دوباره به ایران خواهی آمد؟اگر واقعا قصد سفری به منطقه خاورمیانه را داشته باشم بیشک به ایران خواهم آمد، چون هنوز خیلی از دیدنیهای ایران را ندیدهام و باید فقط برای سفر به این کشور بار سفر ببندم نه ماجراجویی.
علاقه داری برای جوانان ایران جملهای بگویی؟
سفر کنید تا تجربه کسب کنید و با دیگر فرهنگها از نزدیک آشنا شوید
نظر شما: