روزنامه همشهری: دو دوست شیشهای با یک پراید شیشه دودی راهی خیابانهای پایتخت میشدند تا نقشههای شومشان را عملی کنند.
آنها پس از سواركردن زنان و دختران با تهديد چاقو طعمههايشان را ميربودند و با انتقال به اطراف تهران مورد آزار و اذيت قرار ميدادند.
اين ۲جوان شيطانصفت، هفتم فروردينماه سالجاري با شكايت دختر ۲۲سالهاي تحت تعقيب كارآگاهان اداره ۱۶پليس آگاهي تهران قرار گرفتند.
شاكي به مأموران گفت: ساعت۲۲ديشب (ششم فروردين) از محل كارم كه يك مانتوفروشي در ميدان هفتتير است بيرون آمدم تا به خانهام در خيابان گرگان بروم. آن شب سوار يك پرايدمشكي رنگ كه تصور ميكردم مسافركش شخصي است، شدم. علاوه بر راننده، پسر جواني هم روي صندلي جلو نشسته بود كه فكر كردم مسافر است. مسافت زيادي طي نكرده بوديم كه راننده يكدفعه تغيير مسير داد. وقتي اعتراض كردم جواني كه روي صندلي جلو نشسته بود به سمتم حملهور شد و با چكشي كه در دست داشت تهديدم كرد كه اگر سكوت نكنم به سرم ميكوبد و مرا ميكشد. او حتي يك فندك از كيفش در آورد و مرتب آن را روشن ميكرد و ميگفت اگر سر و صدا كني، با آتش ميسوزانمت.
دختر جوان ادامه داد: راننده به سمت تهرانپارس رفت. جواني كه فندك و چكش در دستش بود از من خواست هرچه پول و طلا دارم تحويلش دهم. من التماسشان كردم رهايم كنند اما آنها بدون توجه به گريهها و التماسهايم مرا به زور مورد تجاوز قرار دادند و نيمه شب در همان خيابان رهايم كردند.
آدمرباييهاي سريالي
با اين شكايت، كارآگاهان به دستور قاضي مديرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسراي جنايي تهران وارد عمل شدند. در شرايطي كه هنوز ردي از متهمان بهدست نيامده بود دومين شاكي هم به اداره آگاهي رفت. ۲۵خردادماه بود كه اين زن با طرح شكايتي مدعي شد در دام ۲شيطانصفت كه پرايدي با شيشههاي دودي داشتند گرفتار شده است.
اظهارات اين زن نشان ميداد كه او هم قرباني همان ۲جوان تحت تعقيب قرار گرفته است. با اطلاعاتي كه شاكيان در اختيار تيم تحقيق قرار داده بودند سرنخهايي از پرايد شيشهدودي بهدست آمد و در نهايت هر دو متهم شناسايي و دستگير شدند. آنها وقتي از سوي هر دو شاكي شناسايي شدند، چارهاي جز اقرار نديدند و به ربودن و آزار و اذيت دستكم ۸زن و دختر در خيابانهاي پايتخت اعتراف كردند. از آنجا كه احتمال ميرود متهمان افراد زيادي را قرباني نقشههاي شوم خود كردهاند، قاضي پرونده مجوز انتشار تصاوير آنها را صادر كرده و از شاكيان احتمالي خواسته با اطمينان از محفوظماندن هويت و مشخصاتشان نزد پليس و دستگاه قضايي، براي شكايت از متهمان به اداره ۱۶پليس آگاهي مراجعه كنند.
توهم شيشه
يكي از متهمان دستگيرشده ۲۱ساله و ديگري ۲۵ساله و سابقهدار است. آنها مدتي قبل در پاتوقي شيشهاي با هم آشنا شدند و از همانجا بود كه نقشه ربودن زنان و دختران و آزار و اذيت آنها را طراحي كردند. گفتوگو با آنها را بخوانيد.
خودروي پرايد متعلق به كدامتان است؟
پسر ۲۵ساله كه فرهاد نام دارد و از دوستش كمي بزرگتر است، پاسخ ميدهد: پرايد متعلق به پدرمن بود كه به بهانه مسافركشي گاهي از او ميگرفتم. او از اين كارهاي من خبر نداشت.
شيشههايش را خودت دودي كردي؟
راستش را بخواهيد شيشهها را دودي كردم تا كسي از بيرون به راحتي نتواند داخل ماشين را ببيند. از قبل نقشه كشيده بودم كه گير نيفتم.
چند نفر را ربوديد؟
فكر ميكنم حدود ۸نفر كه گويا فقط ۲نفر شكايت كردهاند. مابقي هم شايد از ترس آبرويشان هنوز تصميم به شكايت نگرفتهاند.
چه شد كه اين نقشه به ذهنت رسيد؟
من و دوستم سعيد هر دو اعتياد شديدي به شيشه داريم. وقتي دختران و زنان را سوار ميكرديم، بدجوري توهم ميزديم و همين توهم شيشه بود كه باعث ميشد پس از سرقت به آنها تجاوز كنيم.
معمولا كدام سمت تهران طعمههايتان را به دام ميانداختيد؟
معمولا غرب تهران يا جايي كه نزديك اتوبان باشد و ما بتوانيم خيلي سريع وارد اتوبان شويم. چون اگر داخل شهر ميگشتيم قطعا همه متوجه نيت ما ميشدند.
با اموال طعمههايتان چهكار ميكرديد؟
سعيد متهم ۲۱ساله پاسخ اين سؤال را ميدهد و ميگويد: يك قاچاقچي را ميشناختيم كه از او مواد ميخريديم. هرچه از طعمههايمان سرقت ميكرديم تحويل همان قاچاقچي ميداديم و شيشه ميگرفتيم. البته اين را هم بگويم كه من در اين ماجرا نقش راننده را داشتم و فقط به يك نفر تجاوز كردم.
راننده؟! مگر ماشين براي پدر فرهاد نبود؟
براي پدر فرهاد بود اما بيشتر وقتها من راننده بودم. البته گاهي هم جايمان را عوض ميكرديم. اما بيشتر فرهاد با چاقو، فندك و چكش طعمهها را تهديد و به آنها تجاوز ميكرد. يكبار هم جايمان را عوض كرديم همين.
کمترین حکم واسه اینا حکم اعدام در وسط شهر و جلو چشم همه هست
دقیقا
چجوری این دختری که اول رفت شکایت کرد سوار پراید مشکی شده بود ولی عکسی که از این ماشین پراید گذاشتن سفیده؟؟؟؟؟
حتما این واقعیته؟؟؟؟بیخیال
داستان قشنگی بود
واسم خیلی جالبه
مگه این دختری که اول رفت شکایت کرد نگفت سوار پراید مشکی شد بردن بهش تجاوز کردن؟؟؟؟
پس چرا عکس پرایدو که گذاشتن سفیده؟؟؟؟
احتمال نمیدین اینا همه داستانه واقعیت نداره؟؟؟؟
منم موافقم
تازه میگن ایران امنیت داره و…..
همون بهتر که ما شهرستان زندگی میکنیم
از بچگی هم از تهران اصلا خوشم نمیومد
خاک بر سرشون معلومه دخترا هم سر و گوششون میجنبیده اگه راس میگن خودشونو از ماشین مینداختن بیرون به قول ناشناس ماهم از تهران متنفریم
چه حرف چرتی میزنی!!چطوری یه دختر از گیر یه پسر چکش به دست اونم تو ماشین فرار کنه؟!!!!!!!تازه اگه در رو قفل نکرده باشن!درضمن همه جای ایران از این اتفاقا می افته فقط تهران نیست!
نگو همچین گناه دارن آدم تو اون شرایط مغزش به هیچ جا نمیرسه
واقعا چرت گفتی بشر متحجر………
وامگه همه پسرا اینطورین ..مقصر اصلی همون نفر اول بوده که گزارش نداده و دومین مقصر این ۸ نفر هستن خوب چرا سوار ماشین شخصی میشی خوب نمیمیری که ۱۰ دقیقه صبر کن یه تاکسی بیاد
فقط خدا نکنه به خاطر این قضاوتت جای اونا قرار بگیری اونوقت معنی حرفتو میفهمی …
یک باراعدام واسشون کمه
منم موافقم این جور آدما ارزش زنده موندن ندارن
راست میگه بچه ها همه جا ایران از این کثافت کاری پسرا هست من تو شهرستانم و چنتا از این اتفاقاکه اینجا پیش اومده شنیدم .ما فقط میتونیم تاسف واس هم جنس خودمون بخوریم که ابروشون لکه دار شده
عکسهایشان را باید پخش کنید بعداعدام شوند..ناامنی بیداد میکند بعدمیگن ایران امن
جای ناراحتی اینجاست که ببینی چنینن کثافتهایی با یک سند بیرون ول می گردند.
اینابایدزج کش بشن
چرابایدیه دختران سوریه ماشین شخصی بشه؟
هرکسی نظرش محترمه،نمیشه کسیو قضاوت کرد،اما اشتباه اونجاست که دختران و پسران ،سوار ماشین شخصی میشن،و اون دو پسر خطاکار باید به سزای عملشون برسن،هم معتادن و هم فاسد،مث میکروب ایران رو آلوده میکنن،البته تربیت خانواده نقش موثری داره که متاسفانه این دو تا پسر معلومه خانواده دار نبودن…
البته اینم بگم که جامعه از پایه و اساس خرابه،اگه تاکسی مخصوص بانوان داشتیم و هرکسی قانونمند عمل کنه و قانون کار تا ساعت ۸شب باشه و هزار تا چیز دیگه که برمیگرده به پایه و بنیاد ناقصه مملکت داری
من که یه مرد هستم جرات سوارشن ماشین دودی رو ندارم!!!!!!اونم اون وقت شب!!!پس خوددختره هم …..داره.
من واقعا متوجه نمی شم چط.ر بعضی ها اینقدر راحت قضاوت می کنن؟ واقعا به نظر شما می شه از دست دو تا مرد چکش به دست با در قفل شده و با اون سرعتی که ماشین تو اتوبان داره فرار کرد ؟؟؟ ضمنا واقعا مسیرایی هستند که اصلا خطی یا نداره و تاکسی خور نیست و مجبوری شخصی سوار شی. ماشاالله انقدر هم رفاه هست تو جامعه دخترای ملت مجبورن واسه دو زار تا ۱۰ شب کار کنن که اخرشم بشه این.
آقا وا بده تو رو خدا وا بده امنیتی نیست چه ربطی به ساعت کاری و تاکسی داره من مردم جرات ندارم شبا برم بیرون چه برسه به یه ضعیفه آقا باید فرهنگ سازی بشه ما چید بد بختیم
اعدام در انظار مردم ومطلع کردن مردم از جرم لجن های جامعه
اخه خیلی عذر میخوام اونایی که این چرت و پرتا رو میگین اعصابم خورد شد تو خونه تون نشستین نمیدونین کار کردن اونم تا ده شب یعنی چی بعد خسته و کوفته فقط دوس دارن سوار ماشین شن همین حرفای مزخرف میزنین که ابروی ایرانیا رو می برین چرا ی دختر نباید سوار شخصی شه کرم از بقیه س اونوقت دختره مقصره گند بزنن به این سوادو فرهنگتون که همیشه بی خیاله اصل موضوع که … جانین میشینو اونوقت دخترا همش مقصرن شماها باعث میشین که زنا اینقدر تو این کشور بدبختن
من کاملااااااااااااااااا با مریم موافقم اصلا حرف دل خودمو زد.
به قول دوستامون نمیشه قضاوت کرد اما تو این دوروزمانه بعضیا مجبورا کارکنندو چون فکر میکنندهمه راننده ناکسی ها قابل اعتمادن گرفتار همچین آدمهای کثافت و بی خوانواده میشن اینجور آدمارو باید زنده به گور کرد تا درس عبرتی باشه برای همگان .
باید سرشون روبرید
آقایونی که قضاوت نابجا میکنین همین طرز فکرای مردای ایرانی باعث شده که تو این مملکت فرهنگ سازی نشه بیفرهنگی بیداد کنه …اونوقت شعارمیدن ایران امنیت داره ماشالا به این امنیت. ..وماشالا به این فرهنگ وطرز فکرمردامون گندتون بزنن واقعأ
با سلام
تمام مشکلات ما به فقدان ایمان و دوری از خداست.
انسان اگر همیشه خدا رو در نظر بیاره،هیچگاه دچار انحراف نخواهد شد.
اسلام بهترین برنامه ی زندگی ماست اگر که به آن مراجعه کرده و آن را درک کنیم.
یا زهرا(سلام الله علیها)
قانون کشورما قانون خوبیه ولی متاسفانه اجرانمیشه .تازمانی که کشورماگرفتار رابطه هست همینه
باید اعدام بشن وسط شهر به نظر من تا عبرتی برای بقیه بشه
سلام باید اینطور ادمها را اعدام کنند تا برای دیگران عبرت بشه.
حالا ول کنین مگه شما قاضی هستین مجازات تعیین میکنین ولی من متنفرم از اینجور پسرا باخودشون چی فکر میکنن بی فرهنگ ها شخصیت ندارن
اصلا به کل دیگه سوار ماشین نمیشم ……
چرا باید تو جامعه اینقدر فقر باشه ک یه دختر بخاطرشندر قاز تا ساعت۱۰ شب جون بکنه ک اخرشم اینجوری شه