اکنون روستای کویری مصر برای بسیاری از گردشگران نامی شناخته شده است. مصر یکی از دور افتاده ترین روستاهای کویری از توابع شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان است. این روستا و روستاهای اطراف آن مانند فرحزاد و عروسان و محمد آباد کوره گز به عنوان یکی از نقاط هدف گرشگری مورد توجه گردشگران قرار گرفته است و هر ساله پذیرای جمعیت زیادی از طبیعت گردان می باشد. خوشبختانه این موضوع باعث شده تا ساکنان این روستاها به کسب درآمد و زندگی در آن امیدوار شده و برخی از این روستاها به سرنوشت عروسان و محمد آباد و غیره که خالی از سکنه شده است دچار نشوند. صبح پنجشنبه از سمنان به قصد مصر به راه افتادیم. پس از طی حدود ۱۲۰ کیلومتر در دامغان توقفی کوتاه نمودیم تا نانی تازه برای صبحانه تهیه کنیم. برای خرید نان محلی دامغان به بازار سرپوشیده دامغان رفتم.
از دامغان وارد جاده معروف به جندق شدیم. در مسیر دامغان به جندق چند روستا واقع شده است که آخرین آنها قبل از جندق در بخش سرکویر و روستاهای حسینان و معلمان می باشند که در ۱۳۰ کیلومتری جنوب دامغان واقع شده اند. در این منطقه آخرین پمپ بنزین قبل از جندق قرار دارد. ما در حدود ۳۰ کیلومتر مانده به معلمان در کنار استخر آب و چند درخت سنجد برای صرف صبحانه توقف کوتاهی نمودیم.
پس از صرف صبحانه به راه افتادیم و از لابه لای کوه های امتداد یافته از کوه زر عبور کردیم. پیش از حسینان روستای رشم واقع شده که دید آن نیز خالی از لطف نیست. ما بدون توقف به به راهمان ادامه دادیم و از معلمان و حسینان گذشتیم. به آخرین تپه های مسیر راهمان قبل از ورود به دشت کویر رسیدیم. این منطقه یکی از زیباترین نقاط حاشیه شمالی دشت کویر است که من سال های گذشته به آن رنگین کمان زمین نسبت داده ام. این ویژگی از شرق به غرب کشیده شده و از جنوب گرمسار تا جنوب شاهرود قابل ردیابی است. اینجا دیگر نیازی به تصویر هوایی برای باور این اسم نیست. کافی است که از داخل خودرو تماشا کنید. اما من با همراهانم بر آن قدم نهادیم.
از بالای آخرین ارتفاعات آن که به جنوب نگاه می کردیم دیگر فقط دشت کویر بود و دشت کویر و بدون هیچ برجستگی یا فرو رفتگی. اینجا قلب دشت کویر ایران است که تنها سه آب انبار در مسیر کاروان روی گذشته در طول آن قرار دارد. دشتی پر از باتلاق و نمکزار.
پس از طی مسافت حدود ۱۳۰ کیلومتر از حسینان به جندق رسیدیم. علاقمند بودم که هرچند کوتاه در بافت قدیم جندق گشت و گذاری داشته باشم. پس از پر کردن باک بنزین خودروها به سمت قلعه به راه افتادیم. وارد قلعه شدیم. کودکان جندق به دور ما حلقه زده بودند. از پلکان دروازه وردی قلعه به پشت بام قلعه رفتیم تا به تماشای مناظر اطراف بپردازیم.
وقتی که از بام قلعه پایین آمدیم پیرمردی خندان که معلوم بود به قصد راهنمایی ما آمده به سمت ما آمد. به همراه پیرمرد که کلید دار یادگارهای تاریخی جندق بود از کوچه های زیبا به تماشای بافت تاریخی جندق پرداختیم. نخست به خانه یغمای جندقی و سپس به حمام و تکیه و در نهایت به خانه ای که به موزه مردم شناسی تبدیل شده بود رفتیم.
سید رضا طباطبایی کلید دار خانه های قدیمی جندق
کوچه های بافت قدیم جندق
خانه یغمای جندقی
تکیه جندق
موزه مردم شناسی جندق
دیگر فرصتی برای ماندن در جندق نمانده بود. باید به سمت مصر حرکت می کردیم. از پیر مرد تشکر کردیم. او در آخرین لحظات نیز می خواست ما را برای ماندن در جندق تشویق کند. برای همین منظور ما را به تماشای خانه ای در حال مرمت برد. خانه برای یکی از فرزندان پیرمرد بود که قصد داشت آن را به اقامتگاه تبدیل کند. یکی از اتاق که که در طبقه بالا قرار داشت و از پلکانی باریک به آن می رسید آماده شده بود.
نظر شما: