روزهای پایانی زمستان را پشت سر میگذاریم، فصلی که ارمغانش سرما، بارش برف و شکلگیری قندیلهای یخی باشکوه است. این بار سفری به کشور مجارستان و شهر بوداپست داشتهایم و مناظر یخ بستهی این شهر را که به دنبال یک مه یخی ایجاد شدهاند، برای شما گلچین کردهایم.
این بار به افسونی دیگر از این فصل که در گوشهای دیگر از جهان رخ نموده، نگاهی خواهیم داشت. جایی که یک منطقهی کامل، همچون مجسمههای یخی باشکوه در میان لایههای شفاف یخ به درخشیدن افتاده و حال و هوایی خاص بر محیط حاکم کردند. جایی که جو حاکم بر آن حس ترس، هیجان، شگفتی و حتی تسلیم را نیز به حاضران در صحنه القا کرد.
عکاسی که این تصاویر تماشایی را به ثبت رسانده پیرامون اتفاقات آن روز چنین میگوید:
“در ماه دسامبر سال ۲۰۱۴ ، رویدادی جالب توجه را تجربه کردم. یک روز خسته از سرکار به منزل بازگشته بودم که دوستی عکاس تماس گرفت و خبر داد که یک منطقهی خاص در شهر بوداپست، به دلیل یخبندانی بی سابقه، صحنهی شکلگیری تصاویری جالب توجه شده است. به طوری که یخ همه جا را فراگرفته و درختان زیر فشار سنگین یخ کمر خم کرده و بعضاً روی زمین افتادهاند. در آن زمان تصور نمیکردم که این تماس ساده، پیش درآمدی برای یکی از خاطرهانگیزترین روزهای کاریام شود.
روز بعد، صبح زود دیگر همکاران عکاس خود را ملاقات کرده و دسته جمعی سوار بر اتوبوس از تپهی بودا (Buda Hill) بالا رفتیم. تنها یک صدا در گوشمان زنگ میزد، هشدارهایی که به ما میگفتند بهتر است از رفتن به آن منطقه خودداری کنیم، چرا که اوضاع در آن جا بسیار خطرناک است. اما خطر بخشی از کار ما است و نمیتواند جلوی ما را بگیرد. بعد از پیاده شدن از اتوبوس، اولین درختان سقوط کرده را دیدیم که تنها چند متر دورتر از ما روی زمین افتاده بودند. بعد از این شوک ناگهانی، پیاده روی مهیج خود را ابتدا در میان خیابانهای کوچکتر آغاز کردیم، جایی که در فاصلهی کمی از خیابانهای بزرگ و اصلی شهر راه میپیمودیم.
در این مدت تمام توجه ما تنها معطوف یک صدا بود، صدای ترق ترق درختانی که زیر فشار قندیلهای یخی کمر خم میکردند و سقوط هر کدام مساوی بود با زخمی شدن یا حتی کشته شدن یکی از ما. به نظر میرسید در امنیت هستیم، اما تقریباً هر ده دقیقه یکبار صدای سقوط درختی غول پیکر به روی سقف خانهها یا ماشینهای پارک شده در گوشه و کنار به گوش میرسید و ترس را از نو در دلهایمان زنده میکرد.
به شخصه نترسیده بودم، چون میدانستم این شغل من است و باید در انجام آن متعهد باشم، به علاوه زمانی برای فکر کردن و بررسی خطرات موجود در اختیارمان نبود. برای همین در تمام مدت حواسم را تنها معطوف طبیعت شکننده و زیبای اطرافم کرده و سعی داشتم قدرت و جادوی این لحظات را به بهترین شکل به بیننده انتقال دهم.”
در ادامه توجه شما را به ماحصل کار این عکاس نترس جلب میکنیم. تصاویری که شاید وداع خاطرهانگیز ما با فصل زمستان را رقم بزنند.
منبع: zoomit.ir / boredpanda.com
نظر شما: